بخاطر خود پاییز...
دیروز روز قشنگی بود کلی بارون اومد زیر بارون بودنو دوست دارم
جالبه وقتی میرفتم دانشگاه نزدیک دانشگاه که میرسم حدود 10 دقیقه پیاده روی داره
بارون میومد هی مقاومت کردم چتر باز نکنم دوست داشتم بارون رو
ولی خب هی شدید تر شد مجبور شدم تسلیم شم
سه شنبه هامون که یه برنامه ی جالب داریم !!اون وسطا 1 تا 5 کلاس نداریم
خب هوام زود تاریک میشه دیگه هوای تاریک و سرد و بارونی
کلاس 5 تا 7:
استاد داشتن در مورد تعریف الگوریتم میپرسیدن ,یکی از بچه ها یه تعریف ارائه داد
استاد گفت این تعریف 100 درصد درست و کامله؟
غ.آ: 60 درصد استاد
م.پ: چرا 60 تا ؟
ف.ر: پس چندتا؟
استاد : چه پایه ام هستن
غ و م و ف:
بچه ها:
اتفاق مسیر برگشت:
جالبه چند وقت پیش یه پولی گذاشته بودم تو سویی شرتم که شارژ بخرم قسمت نشد همینجوری موند . دیروز دم در بودم خودمو چسبوندم به میله تا بقیه پیاده شن داشتم
نگاه میکردم که میتونن پیاده شن یا نه ؟خانومه جیبمو زده
بعد میگه اصلا فهمیدی من جیبتو زدم؟؟!! بیا پولتو قایم کن ...
من :
جیبم :
دزدای بی آر تی :
خانومه:
یاد فرخ مسافران افتادم جیب مردم رو نزنی جیبتو میزنن ای بابا...
الانم که به خاطر مقاومتم در چتر باز نکردن سرماخوردم
من آخرش با یخچال ازدواج می کنم!
وقتی خوشحالی میری در یخچالو وا میکنی!
وقتی ناراحتی میری در یخچالو وا میکنی!
وقتی کسلی میری در یخچالو وا میکنی!
داری با تلفن حرف میزنی میری در یخچالو وا میکنی!
... وقتی نمیدونی چته! میری در یخچال و وا میکنی!
و...
آخه موجود اینقدر سنگ صبور !!
اینقدر محترم؟ اینقدر با حوصله ؟
اینقدر با شخصیت!!!
ممنون از سیما جون
امروز کسی از من پرسید چند سال داری ؟؟
گفتم روزهای تکراری زندگیم را که خط بزنم کودکی چند ساله ام !!!
خداییش این جمله یکی از بهترین جمله های دوران مدرسه ست
بی سرو صدا ،وسایلتونو جمع کنین با صف بیاید برید توو حیاط ، معلمتون نیومده
این محسن یگانه هم مارو ... فرض کرده
.
.
.
میگه بخند به حال من که حالم خنده داره
همین که نیشمون وا میشه میگه نخند به حال من که حالم گریه داره
پی نوشت: حالا مطلب طنزه ها... وگرنه من خودم این آهنگ رو خیلی دوست دارم
شباهت زندگی من و انیشتین در اینه که
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. هر دو بچگیهامون خنگ بودیم
ولی خب از وسطهای بیوگرافیمون به بعد یه کم متفاوت میشه …
اینجا سرزمین واژه های وارونه است:
جایی که
گنج, "جنگ" می شود...
درمان, "نامرد" می شود...
قهقه , "هق هق" می شود...
اما !!!
دزد همان "دزد" است ... .
درد همان "درد"...
و گرگ همان "گرگ" ...
دیروز تو بی آرتی یه صحنه دیدم بی نظیر
آی منحرف از اون صحنه ها نمیگم که صحنه ی عبرت آموز
یه خانوم مسن بلند شدن تا یه خانوم که بچه بغلشونه بشینن
لامصب اشک تو چشمای آدم جمع میشه