بیا تو , دم در بده

امتحان

جان من سوالاشو بخونین خیلی جالبهههه

یعنی یه همچین سوالایی ما جواب میدادیم در حد IQ جلبک

تو سوال اول گفته گربه سمت راست رو رنگ بزن این حال کرده همه رو رنگ کنه نمره کاملم گرفته

دور شکل های مثل هم خط بسته بکش

شکلی را که مثل بقیه نیست خط بزن

همین سوالا رو میدن دانشجوی مملکت میشه امثال من

از نظر من این امتحانا ملغی ست

خب دیگه خودم فردا امتحان گرافیک دارم قراره دایره و بیضی رسم کنم

خاطراتی

گلنوش دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 20:02

نظرات 4 + ارسال نظر

مهسا سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 02:50

آخــــــــــــــــــــــــــــــــی یادش به خیر
من اون موقعی که اول ابتدایی بودم، اول سال که کتابارو بهمون داده بودن شبش رفتم خونه و همه ی شکلای کتاب رو رنگ کردم
مامانم و مریم که دیدن اون کارو کردم از خنده مرده بودن! یه عالمه از شکلا از همینایی بود که مثلا باید راستی رو رنگ می کردیم و... و من که هنوز سواد نداشتم، به سبک کتاب رنگ آمیزی همه رو رنگ کرده بودم
قشنگ یادمه آخر شب تلویزیون داشت یه برنامه ی طنزی نشون می داد(مال مهران مدیری اینا بود) مامانم اینا هم داشتن کتاب منو پاک می کردن

واقعا یادش به خیییییییییییییییییییییر
=)) وای مهسا قیافتو که تصور میکنم از خنده میمیرم
البته according your personality in uni این که الان دانشجوئیته نسبت به کلاس اولی بودنت در سطح بالایی قرار داشتی
=)) وای قیافشوووووووووو

p.t سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 18:04

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااممممممممممممممم
رئیس...
الهییییییییییی
خیلی قشنگ بود ...
آخی ...
منم از دوران پیش دبستانیم یه دفتر بزرگ دارم ... بعد تو یه قسمتش معلممون یه پاکت نامه رنگی درست کرده بود... که توش مامان اینا باید چگونگی رفتار من در خانه را !! مینوشتن ...
بعد بابا نوشته بود : بچه آرومیه، خودش میتونه تنهایی با خودش بازی کنه !!
ترسوئه!!
:|:|

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
دوستمممم پی تیییییییییییییییییییییییییی جونممممممم
چشمات قشنگ دیدههههههههههههه

الهی عزیزمممممممممممممممم خودش میتونه با خودش بازی کنه عالی بوووووووووووووووووووووووووووود
عزیزمممممممممممممممم نه معاون من مثل رئیسش شجاع شجاعهههههههههههههههه
ولی یادمه مامان باباها از این تهدیدا زیاد میکردن پائین دفترت مینویسماااااااااااااااااااااا :| :|
یه دفتریم مد شد بعدا نظر معلم و نمره ها بود والدینم باید امضا میکردن
هععععععععععععععععععی چه دورانی داشتیمااااااا

مهسا سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 22:18

یعنی نسبت به دوران ابتدایی پسرفت داشتم؟

گلی پنج‌شنبه 5 دی 1392 ساعت 02:14 http://onlypictures.blogsky.com

وای مهسا از همون بچگیت تا یه چی میرسیده دستت زخمیش می کردی مثل الآن که داری میری PB رو زخمی کنی
باز خوبه من اون موقع ها نبودم از دستت حرص بخورم
اما خاله این بچه هه که همه چی رو رنگ کرده شاید کار منو کرده باشه
آخه منم خیلی دوست داشتم برگه رو کامل رنگ کنم اما خوب اگر کامل رنگ می کردم که 0 می شدم به خاطر همین تیز بازی در میاوردم خانوم :دی که برگه ها رو میداد میومدم خونه بقیه شو رنگ می کردم
امتحانایی هم که محدودیت نداشت دیگه برگه دفتر نقاشی بود در حدی که معلم کلاس اولم استعدادمو کشف کرد گفت این بچه رو بفرستید کلاس نقاشی که نقاش شه تا یه مدت هم میرفتم که نقاش شم اما دیگه کامپیوتر که گرفتیم رفتم تو کار paint و فوتوشاپ استعدادام سوخت

آره بابا تازه اون موقع نسبت به سنش خوب بوده
الهیییییییییییییییییییی حالا باید قیافه ی تو رو تصور کنم
از کلمه ی تیز بازی به جا استفاده کن اینجا استفاده نداره ( مهسا خوبی )
احتمالم داره مامانی خواهری کسی رنگ کرده باشه چون از خودم بعید نیست از این کارا کنم
الهی همینه دیگه الان فتوشاپای دانشگاه داره روی انگشت تو میگرده دیگه اصلا تو نباشی تو دانشگاه یه پستر درست حسابی پیدا نمیشه