بیا تو , دم در بده
بیا تو , دم در بده

بیا تو , دم در بده

لابه لای این روزها

از اول مهر تاحالا دومین باریه که سرما خوردم.*'+_+ cold 2 هفته پیش سرما خوردم هفته پیش بهتر بودم این هفته دوباره سرما خوردم.*:| straight face

حالا سرماخوردنم به کنار . سه شنبه این هفته هم ارائه دارم. دلم واسه بچه ها میسوزه که باید صدای خوشگل و تو دماغی منو تحمل کنن. یادمه قدیما میگفتن سرماخوردگی n تا ویروس مختلف داره که اگه یکی از اونا رو بگیری دیگه اون ویروس رو نمیگیری و یکی دیگه از ویروس ها رو میگیری.*:-? thinking ولی اون n یه عدد متناهی بود که الان من یادم نیست و من حدودا n به توان n بار فقط خودم به شخصه سرما خوردم .*:| straight face پس میتونم این نظریه رو نقض کنم 

(خدایا شکرت یه وقت فکر نکنی من دارم ناشکری میکنمــــــــــــــــا نــــــــــــــه*8-> day dreaming)


گفتم صدا یاد یه چیزی افتادم. *:D big grinچند وقت پیش(دوران سرماخوردگی اولم) یه روز هندزفری گذاشته بودم تو گوشم.*o|^_^|o music ( اینجا باید ذکر کنم که خیلی خیلی خیلی کم پیش میاد من هندزری رو توی دوتا گوشم بذارم چون تو خیابون که خطرناکه*:-S worried ، توی بی آرتی هم که آدرس میپرسن*/:) raised eyebrows البته همیشه در اون گوشم که هندزفری هست صحبت میکنن*:| straight face ، توی خونه هم ممکنه کسی کاری داشته باشه*:D big grin ) از قضا اینبار توی دو تا گوشم بود و داشتم آهنگ مترسک مازیار فلاحی گوش میدادم*o|^_^|o music همشم با اون مترسکه همدردی میکنم اصن یه وضعی*:-S worried بعد فکر کردم دور و برم خالیه داشتم واسه خودم با آهنگ میخوندم بعععععععععععععد اونجاشم بود که میگه آدما رو دوست ندارم عاشق شمام کلاغا آآآآآآآآآآآااا آآآآآآآآآآآآآآآآآآآ *o|\~ sing (به این آ های آخرش دقت کنین ساده از کنارش نگذرین.*:D big grin) خلاصه همینجوری با اون صدای خوشگل تو دماغیم داشتم میگفتم آآآآآآآآآآآآ آآآآآآآآآآآآآآ آآآآآآآآآآآآآآآآآ*o|^_^|o music*o|\~ sing همینجوری بالای سرمو نگاه کردم*/:) raised eyebrows دیدم بابام بالای سرمه یعنی اصن ....


امروووووووووووووووووووووووووز بگین خب

سوار بی آرتی بودممممممممممممم

بععععععععععععععععععععععععد

همینجوری تو فکر خودم بودم

یهو مچ دستم درحالت پیچش حداکثری بین میله و در گیر کرد*:(( crying

یعنی اگر بدونین چه دردی داشت.*:(( crying کلی هم وایسادم تا همه مسافرا سوار شن راننده در رو ببنده*:| straight face

یه همچین آدم توداری هستم من *:D big grin

بازم دستم کبود شد*:| straight face


آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی دستمممممممممممممممممم

*:D big grin


نظرات 6 + ارسال نظر
... یکشنبه 21 مهر 1392 ساعت 19:02 http://freenotion.blogsky.com

سلام
خخخخخخخخخخخخخخخخخخ
داستان قشنگی بود

سلام
ممنون
البته خاطره بود ...

p.t یکشنبه 21 مهر 1392 ساعت 20:19

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااممممممممممم
رئیسسسسسسس(ه ه ه) (ترجمه :همون همیشگی هوارتا)
الهیییی بمیرم ... چرا مواظب خودت نیستی ؟؟
الان من جواب مامان مهسا رو چی بدم هان؟
اون آهنگ گوش دادنتم تو حلقم... خیـــــــــــــلی باحال بود

سلاممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
معاونننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
=))
ه ه ب ت n
خدا نکنههههههههههههههههههههههههههههههههههه
نبینم دیگه از این جمله استفاده کنیاااااااااااااااااااااااااااا دِهَه
دیگه جواب مامانو باید خودت بدی... والا... اصن مواظب خواهرت نیستی

ریحانه سه‌شنبه 23 مهر 1392 ساعت 00:04

آخی...
الان خوبی؟؟؟؟؟
من دوتایی باید بزارم تو گوشم!یدونه ای گوشم درد میگیره خوووووو!

آره عزیزمممممممممممممممم مرسییییییییییییییییییییییییییی
خو هرجور راحتی بذاااااااااااااااااااااااااااااااار
ولی تو خیابون خطرناکه دِهَه

مهسا سه‌شنبه 23 مهر 1392 ساعت 02:23

صدای دخمل گل من تو دماغیشم قشنگه
از صدای عادی من که بهتره که تو ایستگاه اتوبوس شعر می خونم
خب ارائه تم که کنسل شد! میشه موقع ارائه ی منم اینجا بنویسی؟؟؟

در ضمن خرس گنده شدی دیگه خودت باید مواظب خودت باشی، پی تی چه گناهی کرده خواهر تو شده؟؟؟؟

ای بابا مامان سوسک و ایناست الان
اتفاقا خیلی باحال میخونی بذار آخرین کنسرتتو بذارم
نـــــــــــــــــــــــــــــــه تازه قراره برقارو قطع کنیم

:| همین تبعیض هاست که بچه افسرده میشه میفته یه گوشه وبلاگ یا مثلا مجبور میشه خواهرشو اخراج کنه

مهسا پنج‌شنبه 25 مهر 1392 ساعت 20:17

خدا رو شکر که نذاشتم فیلم و عکس بگیرین وگرنه الان باید همه اش تنم می لرزید که الان گلنوش می ذاره تو وبلاگش
برقارو که قرار شد سر قسمت هانیه قطع کنین! من که داشتم حمایتتون می کردم! در حدی که همه فک کردن منم تو گروه شمام! حتی خودمم یه لحظه استرس گرفتم که وااااااااای حالا که ساعت ناهار ندارم سر ارائه ام ضعف می کنم
این تبعیض نیست تفاوته!(خدا سید رو واسه م نگه داره که این جمله رو بهم یاد داد)

آره خیلی حیف شد
دیگه توام به آتیش هانیه ممکنه بسوزی چون ما برقارو قطع کنیم بعید میدونم بتونیم وصلش کنیم ممکنه هیچ وقت دیگه وصل نشه

هربار که این جمله رو میگی من حس میکنم می خوام گوینده شو خفه کنم حیف صبح به این جمله اشاره نکردی

گلی یکشنبه 28 مهر 1392 ساعت 01:41 http://onlypictures.blogsky.com

پابو
دیگه خاله م نیستی
این خاله ی جدید کیه؟
من نباید از وجودش خبردار شم؟
همش تقصیر منه که تا شماها(تو و مهسا) یه نوه خواهر یا نتیجه ی جدید پیدا می کنید زود بهتون می گم
با هر دوتاتون قهرم
این خاطره ها رو هم که همه شو هی تو دانشگاه تعریف می کنی جهت میدی و زخمی می کنی
شیرو:(
دیگه آجومام نیستی




خوووووووو مامان مهسا فرزنداشو گسترش میده منو دعوا میکنی
تازه من که فکر میکردم خبر دارییییییییییی

آبجی پی تی عضو جدید خانواده ست
خاله ی جدیدته میتونی هی بهش بگی دیگه خالم نیستی
بلکه من این جمله رو یه روز درمیون بشنوم
نهههههههههههههههههههههههههه
خب تو که نمیومدی اینجا واست تعریف میکردم
شیرو اصن دیگه خالت نیستم که دیگه نتونی بهم بگی دیگه خالت نیستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد